نمونه‌هایی از اشعار دانشجویان که در جلسات این نیم‌سال خوانده و بررسی شده، در ادامه موجود است. لذت ببرید.
***
ابرهایی واژگون شده‌ایم
نمی‌باریم
سنگین
بی‌صاعقه،
پرت می‌شویم روی زمین
در خودمان غرق می‌شویم
بی دریا شدن
بی چشمه شدن
بدون حتی برکه شدن غرق می‌شویم
لا‌به‌لای موزاییک‌های شهر
راه‌آب‌ها
در افتابه‌ها
فرصت باریدن به پنجره را نداشتیم،
ساییده می‌شوم به روزنامه‌ها
روزنامه‌ها به شیشه‌ها...
بیایید ما را جمع کنید!
ای کسانی که نمی‌دانیمتان بیایید ما را جمع کنید
نگران نباشید
آن‌قدرها هم نیستیم
در تنگ کوچکی جا می‌شویم
یک ماهی هم دلتان خواست بندازید در قلب تنهاییمان
اگر هم مرد عیبی ندارد
بگذارید بماند همان‌جا
بویش پخش بشود در وجودمان
در ما و ما در او، حل بشویم
ماهی بشویم!
ما را در جوی ابی بندازید
به دریا برویم
دهانمان را باز کنیم
دریا را ببلعیم!
مریم اکبری
***
از علف‌زار به شانه‌ات می‌رمد
یله می‌دهی به یال‌هاش
شب به درد‌هام شیهه می‌کشد
به استخوان
به تاختگاه تنم
با نعل اسب‌های مرده خاکم کن
که اسبی به علف‌زار برنمی‌گردد
فهیمه جهان‌آبادی
